به گزارش نماینده از ایسنا، این کارگردان در جدیدترین مستر کلاسی که در جشنوارهی فیلم شهر داشت، در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه بازیگری کلاف باز و در عین حال پیچیدهای است، بیان کرد: برای رسیدن به یک تفکر شهری خیلی مهم است که در چه برشی از تاریخ باشیم. شهر عصبی و آرام با هم فرق میکنند و رنگ آمیزیهای متفاوتی دارند.
وی ادامه داد: سینمای شهری این نیست که فیلمی در شهر فیلمبرداری شود و این نیست که چون بازیگران در شهر بازی میکنند و در و دیوار دیده میشود، فیلم حتما شهری است. موضوع شهر باید در بطن داستان باشد. باید در لایههای مختلف و انباشتگی خرده فرهنگها این شهری بودن فیلم دیده شود.
این کارگردان پیشکسوت با بیان اینکه وقتی قرار است بازیگری نقش فردی از یک طبقه اجتماعی را بازی کند، باید راه رفتن و آهنگین بودن واژهها و نحوه بیان او شکل شهری به خود بگیرد، گفت: راه رفتنها، حرکتهای دست و نحوه بازی صورت در دهههای مختلف شهری با یکدیگر متفاوت است و یک بازیگر میتواند در حالیکه نحوه بیانش مثبت است، اما در چهره منفی بازی کند.
کیمیایی با یادآوری این نکته که انتقال این دادهها کار سادهای است، افزود: بازیگر باید این انتقال را بشناسد. بازیگری در مدیومهای مختلف فرق نمیکند اما در تئاتر، بازیگر از کلام بهره میگیرد و گویش برایش مهم است. بازیگر تئاتر با صدای بلند صحبت میکند و این در حالی است که بازیگر سینما با استفاده از نگاه میتواند بازی کند و حتی میتواند با نَفَس حرف بزند. نگاه کردن در صحنه تئاتر خیلی به ارتباط برقرار کردن کمک نمیکند اما در سینما تمامی جزئیات مهم هستند و میتوان حتی حسها را در مویرگهای بازیگر دید.
کارگردان فیلم سینمایی «متروپل» با اشاره به اینکه بازیگر با شناخت تفاوتها در نوع نشستنها، راه رفتنها و حرکت دست در طبقههای مختلف اجتماعی مستقل میشود، اظهار کرد: وقتی بازیگری به این سطح از استقلال دست پیدا کند، در آن زمان هنرمند شده است. بازیگری که در بعضی ترسیمهای نقش مستقل میشود، در حقیقت بازیگر به خلاقیت رسیده است.
وی ادامه داد: در تجربههایی که داشتم، بازیگرهایی بودهاند که در اجرای نقش به استقلال رسیده بودند و شخصیتی که نوشته شده را اجرا میکنند و خودشان با تفکر مستقل رفتار میکنند.
دکتر حمیدرضا افشار، مدرس و بازیگر هم که در این مسترکلاس در کنار کیمیایی حضور داشت، با اشاره به اینکه بسیار خوشحال است که در جمع دوستانهای با علاقمندان حوزه سینما حضور دارد، بیان کرد: استاد کیمیایی در حوزههای مختلفی تدریس میکنند و همیشه میگویند که درس نمیدهند و یاد می دهند و این نکته خیلی مهمی است.
وی ادامه داد: در سینما کارگردانی سخت و بازیگری آسان است و این اتفاقی است که بر خلاف تئاتر رخ می دهد.
کیمیایی: با شخصیتسازی از طریق گریم خیلی موافق نیستم
در ادامه مسترکلاس، کیمیایی اظهار کرد: بخش مهمی از بازی بازیگر وقتی است که نقش او نوشته میشود و هنوز به دست خود بازیگر نرسیده است. در این کوچه پس کوچههای حروف است که کارگردان باید دقت کند که کدام بازیگر میخواهد این حروف را بیان کند. قبل از اینکه بازیگر به بازیگری برسد، بازی او در متن نوشته شده است. ممکن است برخی اینگونه کار نکنند اما من نه! به همین دلیل طبقهای که در آن زندگی میکند، نوع لهجه، بیان و... در انتخاب یک بازیگر برای من مهم است.
این کارگردان در پاسخ به این پرسش که چطور یک بازیگر را برای نقشی انتخاب می کند، بیان کرد: برای من کافی است بازیگری که انتخاب میشود سن و اندازههای حضوریاش برای آن نقش مناسب باشد. شخصا با شخصیتسازی از طریق گریم خیلی موافق نیستم و فکر میکنم بازیگر باید با حجم خودش جلوی نقش بایستد و از پس آن بربیاید.
کارگردان فیلم سینمایی «جرم» با بیان اینکه با روخوانیهایی که قبل از فیلمبرداری انجام میشود، موافق نیست، ادامه داد: باید شخصیتی که بازیگر قرار است بازی کند، آرام آرام در ذهن او شکل بگیرد و این اتفاق در دور خوانیها از بین میرود. بعضی از حسها و شیوه بازی را در لحظه از بازیگر بخواهیم، چون تازه و جدید است و بازیگر بهتر میتواند به نقش برسد.
دکتر افشار هم با تصدیق سخنان کیمیایی عنوان کرد: کارگردان هایی که تمرین قبلی ندارند و احساس بازیگر را دستکاری نمیکنند، به نتیجه بهتری می رسند و بازیگر با طبیعت اولیه خودش جلوی دوربین قرار می گیرد.
کیمیایی نیز ادامه داد: وقتی قرار است عکسی را بگیرم، از یک سمت و یک نگاه میگیرم و حاضر نیستم آن را تغییر بدهم. من یک بار فیلم را میگیرم، با این آدم ها، با این داستانها، با این نور و فضا. کسی که به خودش شک دارد، به خودش بی اعتماد است و این بی اعتمادی بازیگر را نیز از حس می اندازد.
وی افزود: حس امروز بازیگر با حس دیروز او فرق میکند، فضا و حس متفاوت است، آدم ها حتما فرق میکنند! آدم امروز ۱۰ صبح با آدم فردا ۱۰ صبح حتما فرق هایی دارد. پس باید در یک لحظه و یک بار به نتیجه رسید.
این کارگردان با یادآوری اینکه بازیگر تئاتر بسیار با ارزش است اما تفاوتهایی با بازیگر سینما دارد، عنوان کرد: کلاف نمایش با تئاتر به وجود آمده است، اما بازیگری تئاتر با بازیگری در سینما متفاوت است. بازیگر تئاتر در یک لحظه و پشت سر هم بازی میکند اما در سینما این طور نیست و بازیگر باید احساسهای مختلفی با پلانهای متفاوت داشته باشد.
این کارگردان پیشکسوت در پاسخ به این پرسش که چه راهکارهایی را برای بازی گرفتن از کودکان پیشنهاد میکند، گفت: برای من با بچه ها کار کردن سخت است، چون زبان مشترکی نداریم. نمیتوانم اندازه یک کودک شوم و با او ارتباط برقرار کنم، برای همین نمی دانم به این سوال چه پاسخی بدهم.
کیمیایی در پایان با اشاره به اینکه به بازیگردانی اعتقادی ندارد، یادآور شد: این کار مانند این است که در هنگام رانندگی فرمان ماشین را بدهم دست فرد دیگری! بازیگردانی و انتخاب بازیگر از شغل هایی هستند که تازه پیدا شده اند؛ چون خود من بهتر می دانم چه کسی برایم فیلمم مناسب است.
پرسش و پاسخ با مسعود کیمیایی
وی در این کارگاه در پاسخ به سئوالی در خصوص تاثیر زیبایی چهره در انتخاب بازیگر، اظهار کرد: زیبایی چهره فرمولی مشخص ندارد. به عنوان مثال ولنتینو در زمانی چهرهای زیبا محسوب میشد اما ممکن است امروز از دیدن چهره آن شما خندهتان بگیرد. در واقع چهره مانند حقیقت است و در این میان حقیقت هیچ جای مشخصی نایستاده است.
کارگردان «قیصر» در عین حال عنوان کرد: اینکه چهرهای زیبا تصور شود، این زیبایی در سینما نیست بلکه در ذهن مخاطب است که شکل گرفته و بر این اساس زیبای سینما یک چهره خاص است.
کیمیایی در بخش دیگری از صحبتهای خود در پاسخ به سئوالی که در خصوص کارگردانی در فیلمهای کوتاه مطرح شده بود نیز توضیح داد: در حوزه فیلم کوتاه به شخصه تجربه خاصی ندارم اما فکر میکنم در فیلم کوتاه به گونه دیگری برخورد می شود و برخورد متفاوتی با هسته ذاتی فیلم صورت میگیرد. به عنوان مثال زمانی که شما قصد داشته باشید فیلمی کوتاه از مترو بسازید اتفاقاتی که رخ میدهد در کنترل و اختیار شما نیست، با این حال باید به گونهای به ثبت این وقایع بپردازید که از اتفاقاتی که در آن رخ میدهد فراری صورت نگرفته باشد.
اما این کارگردان در ارتباط با سئوالی که در ارتباط با همزادپنداری مخاطبان با فیلم مطرح شده بود، گفت: در حوزه ادبیات واژههایی مانند همزادپنداری یا به تصویر کشیدن وارد شده که این واژهها در حوزههای ادبیات و تکنیک میتواند معنای متفاوتی داشته باشد که این معانی جای بررسی دارد اما در نهایت این موارد ذهن را دچار استعداد کج اندیشی خواهد کرد، چراکه هیچ گاه یک فرد نمی تواند به طور دقیق در موقعیت بازیگر فیلم قرار داشته باشد و چنین مفهومی تنها در ترکیب این دو واژه اتفاق میافتد.
کیمیایی همچنین عنوان کرد: چنین تقلبهایی زیاد است اما اگر ما برای رسیدن به هر عنصری در سینما، تئاتر یا موسیقی میانبر بزنیم اشتباه کردهایم. با این حال برخی واژهها به شکل بوتیکی و کافهای وارد سینما شده است که اگر قرار باشد به دنبال آنها برویم متوقف خواهیم شد و تخصص ما تنها به بحث محدود میشود. در حالی که حوزه سینما به خودی خود چنان داغ است که خود شما را گرم خواهد کرد.
کارگردان «اعتراض» در بخش دیگری از این مسترکلاس نیز به ارائه توضیحاتی در خصوص تدوین فیلمها و موسیقی آنها پرداخت و گفت: تدوین فیلم در حوزههای مختلفی مانند فیلم کوتاه، سینمایی و حتی تلویزیونی بسیار متفاوت است. معنا و طریق استفاده از لانگ شات در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی بسیار متفاوت است و موسیقی نیز چنین حالتی دارد اما اکنون به طور مثال در فیلمها وسریالهای تلویزیونی هیچ استفاده درستی از موسیقی صورت نمی گیرد و استفاده ازاین بخش تنها دراین حد است که آوازی بر روی فیلم قرار داشته باشد.
کیمیایی در پایان از حذف قهرمانان از سینما یاد کرد و افزود: برای پرداخت به این سئوال باید مواردی مانند تعریف قهرمان را درنظر داشت. به واقع باید مشخص کرد قهرمان در سینما به چه شخصیتی اطلاق میشود؟ آیا هر فرد آرمانی را می توان قهرمان نامید؟ میل به فهمیدن تبدیل به تعهد میشود و این تعهد میتواند به اعتراض بینجامد که اگر این موارد همپای یکدیگر حرکت کنند در جامعه تبدیل به اسطوره خواهند شد اما گاه شاهدیم اسطورهها بدون طی کردن دوره قهرمانی از حاشیه وارد فضا میشوند.
نظر شما